علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

عشق!

مادرمان از آن دسته از آدم هاست که به شدت بر این باور است که عشق زندگی را زیباتر می کند... می دانیم هم اکنون زیر لب به مادرمان نیشخندی زدی و با خود گفتی:" غیب می گوید! پُر واضح است که عشق زندگی را زیباتر می کند " عشق از دیدگاه مادرمان فقط تپیدنِ دل برای معشوق نیست بلکه مادرمان معتقد است که عشق باید در لحظه لحظۀ زندگی جاری باشد و گویا... وقتی از کودک مان مراقبت می کنیم عشق به شدت لازم می شود! وقتی در منزل غذا می پزیم عشق به شدت لازم می شود! وقتی منزل را نظافت می کنیم عشق به شدت لازم می شود! وقتی با کودک مان بازی می کنیم عشق به شدت لازم می شود! وقتی در پارک ورزش می کنیم عشق به شدت لازم می شود! وقتی ...
3 مرداد 1393

ماشین! ماشین!

هنوز هم گاهی آقای فوتبالی (فوتبالیست) می شویم و گاهی آقای والیبالی، و با توپی معروف به "توپ عمو اجید" (توپی که عمو مجید برایمان خریده است) بازی می کنیم و البته کامیون کوچکی نیز داریم که عمو مجید برایمان هدیه خریده اند و نام "تاوی یون عمو اَجید" را بر آن نهاده ایم... و از آن جا که ما نقش های مختلفی چون آقای رانندۀ کامیون، آقای پلیس، آقای نجار، آقای تعمیرکار را بر عهده می گیریم، خوب غذا می خوریم تا قوی (عوی) شویم... از روزی که بابا و دایی محسن مان را در پوزیشن آقایان آرایشگر یافته ایم تا موهای کسی را در ارتفاعی دست یافتنی می یابیم سریعاً شانه به دست شده و بر موهایش شانه می کشیم و در واقع ما نقش آقای آرایشگر را می پذی...
1 مرداد 1393